تاریخ امروزشنبه , ۳۰ فروردین ۱۴۰۴

از «طرح تغییر بنیادی» تا «سند تحول بنیادین»

همت را بر اجرایی کردن اسناد متمرکز کنیم

ساختار پیشنهادی نظام آموزش و پرورش در طرح تغییر بنیادی نظام تعلیم و تربیت مصوب سال ۱۳۶۷ شورای عالی انقلاب فرهنگی

تصویر فوق ساختار پیشنهادی نظام آموزش و پرورش در طرح تغییر بنیادی نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران است که در سال ۱۳۶۷ کلیات آن به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده بود. نسخه الکترونیک کتاب را می‌توانید از بخش محصولات دریافت کنید:

دریافت کتاب «طرح کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران»

تلاش‌های «شورای تغییر بنیادی آموزش و پرورش» از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۷ بسیار قابل استفاده است. به نظر حقیر فهم، نوآوری‌ها، جمع‌بندی و همه‌جانبه نگری در این سند نسبت به زمان خودش، از سند تحول بنیادین جلوتر است. به مبانی نظری در این سند خیلی مجمل پرداخته شده است اما همین اصول و مبانی در مبانی نظری سند تحول بنیادین تفصیل یافته است. ریشه تربیت شش ساحتی، فطرت گرایی، عناصر برنامه درسی و… در سند سال ۱۳۶۷ وجود دارد.

یکی از بخش‌هایی که در سند سال ۱۳۶۷ برجستگی ویژه‌ای دارد، بخش چهارم است. در این بخش به ساختار نظام آموزش و پرورش پرداخته شده است. در طرح مذکور به خوبی به دوره‌های تحصیلی پرداخته شده است و سعی شده است «هویت دوره‌های تحصیلی» تبیین گردد. هویت و ماهیت دوره‌های تحصیلی یکی از کاستی‌های مهم اسناد تحولی موجود است. در این میان فهم ویژه‌ای که از هویت دوره دوم متوسطه در این سند منعکس شده است بسیار جالب توجه است. فهم، طراحی و پیشنهاد یکپارچه‌ای که سعی می‌کند نظام حرفه‌ای، اشتغال و تأمین منابع انسانی کشور در بخش‌های عمومی، دولتی و خصوصی را به آموزش عالی و نظام متوسطه دوم گره بزند و این کار را با فهم عمیق‌تری از هدایت تحصیلی و شغلی و گره زدن آن به نیازهای توسعه و پیشرفت کشور بُروز می‌دهد.

نکته حائز اهمیت توجه به الزامات ساختاری چنین طرحی است، تدوین‌کنندگان سند ۱۳۶۷ توجه بسیار بهتری به الزامات اجرایی طرح پیشنهادی، نسبت به نویسندگان سند تحول بنیادین سال ۱۳۹۱ داشته‌اند.

جالب است که مدرسه‌محوری و توجه به مدرسه به عنوان کانون فرهنگی و تربیتی محله که در سند تحول بنیادین طرح شده است در سند ۱۳۶۷ تعریف وسیع‌تر و عمیق‌تری دارد و «مدرسه پیشبرد دسته جمعی» با هویت چندگانه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… طرح شده است. توجه به روستا و آموزش روستایی و همچنین آمایش سرزمین و نیازهای منطقه‌ای و همچنین نیازهای متنوع فرهنگی، اجتماعی و حتی فردی در این سند قابل مقایسه با سند ۱۳۹۱ نیست.

به جرأت می‌توانم بگویم اگر نیمی از مفاد سند ۱۳۶۷ اجرایی شده بود ایران ۱۴۰۰ امروز در جایگاه برتر و بالاتری قرار داشت.

بررسی اینکه چه اتفاقی در کشور می‌افتد که این سند به کناری نهاده می‌شود و یک طرح ناقص و ناکارآمد در دهه ۷۰ در نظام آموزشی به اجرا درمی‌آید خود موضوع تحقیق جداگانه‌ای است. جالب است که همین اتفاق در دو دهه بعدتر نیز تکرار می‌شود! سند تحول بنیادین توسط همان جریان تکنوکرات‌های لیبرال به کنار نهاد می‌شود و ۲۰۳۰ طرح می‌گردد.

بر اساس این تاریخ اجمالی به وزیر محترم آموزش و پرورش و دلسوزان و نخبگان انقلابی در تعلیم و تربیت این هشدار را می‌دهم که سند نویسی و بروزآوری اسناد تمام همت و وقت شما را نگیرد، جسورانه به میدان وارد شوید و به تن اسناد لباس تحقق و اجرا بپوشانید. فرصت محدود است و شواهد ایجاد زمینه برای معطل کردن شما در ایستگاه بروزآوری اسناد توسط جریانی که ده سال مسئول اجرای سند بوده و خود کار دیگری می‌کرده کاملاً مشهود است. بهوش! که اینان شما را مشغول اسناد نکند و چند سال دیگر که دوباره بر اساس چرخش روزگار خودشان بر سرکار آمدند مشغول آن کار دیگر شوند!

اشتراک‌گذاری