انگاره از دولت و مدیریت دولتی منشاء پیشرفت و حل مسائل کشور
دولت و مدیریت دولتی مهمترین و اصلیترین عامل پیشرفت و پیشبرد اهداف کشور است
022
به لطف الهی در ایام ۳۵ ماه مسئولیت در دفتر آموزشهایی فنیوحرفهای و کاردانش بارها فرصت کردم تأمل کنم و برنامهها، اقدامات و مسیرهای رفته را مرور، ارزیابی و بازطراحی کنم. اما این اولین بار است که از بیرونِ موقعیتی که در آن بودهام به مجموع این تجارب نگاه میاندازم. خیلی دوست داشتم نوشتن را در دوران مسئولیتم نیز مستمر ادامه دهم اما به دو دلیل امکان آن وجود نداشت که نیاز به پرداختن به آن نیست.
در اولین یادداشت میخواهم اولین و به احتمال قریب به یقین مهمترین دستاوردم که اثبات یک موضوع برای خودم بوده است را با مخاطبان و پژوهشگران طرح کنم.
همواره در بررسی عملکرد دولتها یکی از پرطنینترین شبهات «ناکارآمدی دولت و مدیریت دولتی» بود، شبههای که البته تاحد زیادی ریاکارانه و کاسبکارانه است. شبههای که توسط بخش خصوصیای که وجودش، حیاتش و رشدش تماماً از طریق دولت بوده و به آن وابسته است در بوقهای تبلیغاتی دمیده میشود. «دولتِ پرهزینهی کم بازده» خیلی اوقات نه برای ارتقاء بهرهوری که برای رسیدن به بیدولتی به نفع کارتلها و تراستهای اقتصادی طرح میشود. همچنین این دیدگاه مانعی نظری و عملیاتی بر سر راه شکلگیری «دولت اسلامی» که نقطه عطف تشکیل «تمدن اسلامی» است ایجاد میکند.
باید این نکته را مد نظر قرار داد که انتقادات مربوط به کارکرد و ماهیت دولت؛ مربوط به مفهموم دولت در ادبیات سیاسی غرب است و مفهوم، ماهیت و کارکرد دولت اسلامی اساساً تاکنون به نحوه شایسته و حداکثری حادث نشده است که بخواهیم این انتقادات را به آن بار کنیم.
لازم است در همین ابتدا این نکته را روشن کنیم که نسبت به شکلِ جاری شدن دولت در جمهوری اسلامی فارغ از جریانهای سیاسی و دولتهای گوناگون نقد دارم و از این منظر در یادداشتهایی در همین فضا انتقاداتم به سازوکارها، رویهها و ساختار دولت را طرح کردهام! اما این دو موضوع کاملاً ریشه و نتیجه متفاوت دارد. دیدگاه اول میخواهد دولت را تضعیف و حذف کند و آن را در جهت مطامع شرکتها قرار دهد، اما دیدگاه دوم میخواهد دولت را به عنوان یک حکمران واقعی و مسئولیتپذیر برای انجام بهینه و حداکثری وظایف با حداقل هزینه بهرهور سازد.
با این مقدمه آن تجربه عینی و دستاوردی این است «دولت و مدیریت دولتی مهمترین و اصلیترین عامل پیشرفت و پیشبرد اهداف کشور است. دولت دارای اختیارات بسیار قابل توجه و مؤثر در ایجاد رضایت مردم و رشد کشور است و در نهایت دولت تواناست و میتواند.»
این دولت و مدیریت دولتی است که میتواند زمینهساز حضور مردم در میدانهای پیشرفت کشور باشد. دولت است که میتواند انگیزههای مردم را فعال کند و با توانمندسازی مردم و آماده سازی میدان به اندازه تک تک افراد جامعه توسعه پیدا کند.
در واقع دولت تضمین کننده حضور مردم در عرصه میدان است و میتواند در برابر باج خواهی و انحصار طلبی و منفعت طلبی گروه و اقتصادی باندهای قدرت و ثروت بایستد.
به هیچ وجه برای حل مشکلات و حتی تعالی و رشد تصاعدی و تحول در کشور بنبست وجود ندارد. دولت و دولتمردان میتوانند با تحلیل، تصمیم و اقدام درست گرهها را یکی پس از دیگری باز کرده و با تزریق امید مردم را به آینده و نقشآفرینی مؤثرتر و بیشتر امیدوار کنند.
اثبات این تجربه به ادعای موفقیت این حقیر در دوران مسئولیت نیست. اتفاقاً اثبات این تجربه بیش از آنکه به موفقیتهای تکیه داشته باشد به شکستها، گرههای باز نشده و کارهای نیمه تمام مانده و… تکیه دارد؛ آن هم نه صرفاً در سطح دفتر آموزش فنیوحرفهای و کاردانش و نه حتی در سطح وزارت آموزش و پرورش بلکه دولت به عنوان کل وزارتخانهها و دستگاههای وابسته مورد تحلیل اثبات این تجربه بوده است. تجربه حضور در دو دولت با خاستگاه و جریان سیاسی متفاوت (هرچند به صورت محدود) و مقایسه عملکرد آنان به این تجربه عمق بخشید. (در این یادداشت قصد بیان شواهد و تجارب برای اثبات را ندارم به مرور و در یادداشتهایی شواهد، تجارب و تحلیلها و الزامات را بیان خواهم کرد)
در پایان حقیقتاً احساس میکنم بدون توجه و درک این تجربه این عبارت برجسته در دعای شریف افتتاح جزء یک برداشت تزئینی و مخدر نخواهد بود «اللّهُمَّ إنّا نَرغَبُ إلَيكَ في دَولَةٍ كَريمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الإِسلامَ وأهلَهُ وتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وأهلَهُ وتَجعَلُنا فيها مِنَ الدُّعاةِ إلى طاعَتِكَ وَالقادَةِ إلى سَبيلِكَ، وتَرزُقُنا بِها كَرامَةَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ»
آیا میتوان از دولت، تصویر یک موجود پرهزینه و مزاحم در دل و فکر داشت و به سمت دولت کریمه حرکت کرد و برای ظهور و بروز و زمینهسازی و به میدان آوردن دولت کریمه تلاش کرد؟!
دیدگاهتان را بنویسید