راه حل شما برای حل معضل کنکور چیست؟
کنکور یکی از موضوعاتی است که کارویژه رئیس جمهور است، یک موضوع بین بخشی است؛ چند وزارتخانه و نهاد در موضوع کنکور درگیرند: در سطح دولت وزارت آموزش و پرورش، علوم و بهداشت هست. شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس هم که در این موضوع نقش دارند. کنکور در آینده کشور در ترکیب نیروی انسانی و نظام اشتغال و تولید هم اثر دارد.
راه حل مسئله کنکور هم یک مسئله چند بخشی است؛ هم تحولات و تغییراتی در آموزش و پرورش باید شکل بگیرد و هم در آموزش عالی:
۱- آن کاری که باید در آموزش عالی و بخصوص در خود دانشگاهها صورت بگیرد این است که دانشگاه میخواهد دانشجو جذب کند، خود دانشگاهها باید بنشینند فکر کنند، طراحی کنند، تحلیل کنند که مثلاً برای رشته مکانیک یا برق یا مثلاً اقتصاد، دانشجو چه ویژگیها و شایستگیهایی باید داشته باشند. دانشگاه باید در مورد ورودی خودش فعال باشد. این را صرفاً با یک آزمون ۴ ساعته ۴ گزینهای حفظ محور نمیتوان بدست آورد و دانشجوی مناسب را گزینش کرد. تجربه این نوع سنجش در برخی از دانشگاههای و رشتههای خاص ما وجود دارد و میتوان آن را گسترش داد. اما اصل اینکه برای پیشرفت علمی در کشور، برای پیشرفت اقتصادی کشور و برای پیشرفت تولید در کشور نیاز است نیروی انسانی شایسته تربیت کنیم و تربیت این نیروی انسانی شایسته در آموزش عالی باید به طیفی از صلاحیتها و شایستگیها در بدو ورود توجه شود بسیار حائز اهمیت است.
۲- نکته دیگر اصلاح ظرفیت برخی رشتهها بر اساس نیاز کشور است به عنوان مثال در مورد رشته پزشکی اگر این اصلاح شود بخشی از فشار و استرس و تورم تقاضا در یک کنکور یک رشته کاهش پیدا میکند.
اما در مورد آموزش و پرورش هم چندین مسئله است که باید اصلاح شود که اینها همه به نوعی بخشی از تحول بنیادین است که حالا بیشتر از ده سال است که معطل مانده و خاک میخورد و گویا ارادهای و اولویتی در این سالها برای تحقق آنها نبوده است:
۳- ما باید در آموزش و پرورش یک تربیت و آموزش متعادلی داشته باشیم، تولید طیفی از صلاحیتها و شایستگیها را وظیفه آموزش و پرورش بدانیم – حالا همین که در سند تحول گفته شده تربیت شش ساحته- و در آموزش و پرورش از حافظه محوری و توجه صرف به دانش فاصله بگیریم و به مهارت و عمل توجه کنیم. باید برنامهریزی برای کسب صلاحیتها و شایستگیها متنوع در طول دوران تحصیل مورد توجه قرار گیرد.
۴- در طول دوران تحصیل باید زمینههای فراهم گردد تا دانشآموزان شناخت درستی از تواناییها و استعدادهای خودشان پیدا کنند اگر این شناخت حاصل شد مسئله تورم داوطلب در یک رشته پیدا نمی شود و اصلاً خیلی از دانشآموزان نیاز نمیبینند بروند دانشگاه.
۵- سپس نوبت به رصد و پیگیری شایستگیها و صلاحیتها میرسد، کارنامه تحصیلی دانشآموزان نباید یک کارنامه یک بعدی باشد، آموزش و پرورش باید کارنامه انواع و طیفهای گوناگون شایستگیها را تولید کند؛ لذا باید به هدایت تحصیلی و شغلی از همان سالهای ابتدایی توجه داشته باشیم.
۶- در دنیا حدود ۱۵ یا ۱۶ هزار شغل طبقه بندی شده حالا در کشور ما متخصصان میگویند ۳ یا ۴ هزار شغل وجود دارد. همه اینها نیاز به تحصیلات دانشگاهی دارند؟ یا همه اینها نیاز به ۱۲ سال تحصیل در آموزش و پرورش دارند؟ ما اگر یک آموزش فنیوحرفهای قوی در کشور داشته باشیم و دانش آموزان بعد پایان تحصیلات عمومی ببیندد که یک فضای تولیدی هست، یک فضای اشتغالی هست و درآمد مناسبی دارد و در آن کار و حرفه نیز امکان پیشرفت هست، اصلاً برای چه باید برود مثلاً دانشگاه و بعد هم منتظر استخدام دولتی یا یک کار پشت میز نشینی باشد؟
۷- نکته بعدی هم مربوط به رشته های تحصیلی در متوسطه دوم است که حالا ما از اولی که آموزش متوسطه در کشور وارد شد همین یه رشته ریاضی- تجربی- انسانی را داشته ایم و این نیاز به تغییر دارد. همانطور که گفتیم باید به شایستگی ها و صلاحیت ها توجه شود نه صرفاً دسته بندی های دانشی
۸- نکته آخر هم مربوط به کلان دولت است. بخشی از تقاضا در دانشگاه هم مربوط به نوع برنامهریزی دولت در بحثهای استخدام است و به نوعی مدرک گرایی را دامن می زند، صرف داشتن یک سطح از مدرک خیلی وقت ها امتیاز استخدام می شود و دیگر اصلاً به شایستگی های دیگر و یا صلاحیتهای حرفه ای مورد نیاز توجه نمی شود.
پینوشت: این متن در ایام انتخابات به عنوان پیشنهاد برای یکی از نامزدهای ریاست جمهوری در پاسخ به سؤال احتمالی در مورد کنکور (۴ دقیقه پاسخ) تدوین شده بود. با توجه به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و حواشی کنکور سال جاری منتشر کردم.