پیشنهاد سناریو سوم در انتخاب وزیر آموزش و پرورش
در این یادداشت مقدماتی مفروض دارم که به نظرم مورد تصدیق نخبگان و خبرگان، جامعه تخصصی تعلیم و تربیت و عموم مردم است، اجمال این مقدمه این است که آموزش و پرورش امروز کشور در شرایط مساعدی نیست (سعی میکنم نیمه پر لیوان را ببینم) برون رفت از این فضا واقعاً به یک چرخش و تصمیم هماهنگ در سطح حاکمیت نیاز دارد.
اولین تبلور این چرخش در معرفی و پیشنهاد وزیر آموزش و پرورش است. دولت و حاکمیت میتواند با انتخاب این مسیر علامت محکم و پرقدرتی برای ذینفعان اصلی ارسال کند و از همین طریق امیدواری و اعتماد را به جامعه معلمان و سطح جامعه تزریق کند، این پیام در سطوح مختلف دولت، حاکمیت و نهادهای دولتی و غیردولتی ضمن اینکه تصمیم نظام بر اولویت و اهمیت آموزش و پرورش را ارسال میکند امکان همافزایی قدرتمند در سطح ملی را نیز برای حل مسائل نظام تعلیم و تربیت فراهم میکند.
مدلی که تقریباً آقای رئیسی برای حل مسائل اقتصادی کشور به کاربرده همین استفاده حداکثری از تمام ظرفیتها و نیروهای کشور در بخش اقتصادی است. پیام چینش تیم اقتصادی در سطح عمومی جامعه پیام ستاد عملیات مقاومت مقتدرانه و مشرف به فتح است ان شاء الله.
فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین دیدار با هیأت دولت مبنی بر بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور بیشک نه تنها شامل آموزش و پرورش میشود بلکه به نظر میرسد باید با محوریت تعلیم و تربیت که همان هدف اساسی انقلاب اسلامی است صورت بگیرد؛ وگرنه توقف در لایههای ظاهری و روبنایی فرهنگی ممکن است «حرکت انقلابی در بازسازی ساختار فرهنگی» را از صفات خردمندانه، عاقلانه، دوراندیشانه، بلند مدت و آیندهنگرانه تهی کند. فکر میکنم نیاز به استدلال زیربنابودن تربیت برای هرگونه رشد و اصلاح فرهنگی نداریم و تصور موضوع توسط هر انسان آگاه که دست در میدان عمل دارد، موجب تصدیق آن میشود.
توجه به الزامات این فرمان ضرورت شکل دادن جبههای برای بازسازی ساختار فرهنگی و تربیتی انقلاب اسلامی را توسط دولت قطعی میکند. مسیر تشکیل این جبهه با فرصت مجددی که در اختیار دولت برای تعیین وزیر آموزش و پرورش قرار دارد میتواند بسیار هموارتر شده و به واقعیت تبدیل شود.
مسیری که میتواند اثرات آن در برنامه هفتم توسعه تجلی پیدا کند و یک برنامه «پیشرفت فرهنگ محور و تربیت بنیان» را از عرشِ آرزو به تنیدن تار و پود و رج به رج یک فرش زمینی نزدیک کند.
مسیری که میتواند در همافزایی، هماهنگی و پشتیبانیهای متقابل جبهه فرهنگی و تربیتی با جبهه اقتصادی شعار دین در کنار دنیا را در گام دوم بسیار ملموستر از گام اول در کشور تحقق ببخشد و بار دیگر مسیر پیشرفت و سعادت بشریت را با نمونههایی دقیقتر و کاملتر به رخ دنیا بکشد.
اما نتیجه را صریحتر و دقیقتر بگوییم تعلیم و تربیت کشور شرایطی دارد که نیاز به ایثار آبرو و اعتبار فحول فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کشور دارد، این یک تصمیم حاکمیتی است. میدان دشوار و بزرگ تعلیم و تربیت کشور مردان از خودگذشته و بزرگ میخواهد شاید مردانی که در قامت ریاست جمهوری بودهاند. اینان باید به میدان بیایند و اعتبار و آبرو و شخصیتان را برای بسیج عمومی و ملی در عرصه تعلیم و تربیت هزینه کنند. سه یا چهار گزینه مشخص در این قامت وجود دارد.
این سناریو سومی است که در انتخاب وزیر آموزش و پرورش میتواند مورد نظر دولت قرار بگیرد. هرچند پیشنهادِ مشخص نگارنده در سناریو اول (استفاده از جوانان) نیز همین منطق را دارد. اما گذر از بحران در آموزش و پرورش را با سناریو دوم (استفاده از مجربان، وزیران و معاونان پیشین آموزش و پرورش) دور از انتظار میدانم.