تاریخ امروزشنبه , ۳۰ فروردین ۱۴۰۴

صلاحیت حرفه‌ای هنرآموزان، حلقه مفقوده دیگر در آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای

مطالعه و دریافت مقاله از سایت مجلات رشد

صلاحیت حرفه‌ای هنرآموزان، حلقه مفقوده دیگر در آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای
عباس بیات کارشناس ارشد برنامه‌ریزی آموزشی
محسن بهرامی کارشناس برنامه‌ریزی و توسعه آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای

کلمات کلیدی:
صلاحیت حرفه‌ای هنرآموزان، شایستگی، ارزشیابی، آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای

اشاره
اجرای برنامه درسی در شاخه فنی و حرفه ای در کنار دیگر زیر نظام¬های آموزشی(نیروی انسانی، مدیریت و راهبری تربیتی، پژوهش و ارزشیابی، تجهیزات، فضا و منابع مالی) علاوه بر اتخاذ سیاست‌های کارآمد و اثربخش، نیازمند فراهم آوردن شرایط، امکانات و زیرساخت‌هایی می باشد . یکی از مهمترین این لوازم صلاحیت حرفه ای هنرآموزان است. در این مقاله قصد داریم پیرامون آسیب شناسی نظام آموزش و تربیت هنرآموزان در وضعیت کنونی صحبت کنیم و درنهایت پیشنهادهایی را برای رفع نواقص آن بیان کنیم.

مقدمه
همیشه اسناد بالادستی به عنوان راهنما و چراغی روشن می تواند وضع مطلوب را به خوبی نشان دهد. شاید سالیانی دور اگر از دست‌اندرکاران نظام اموزشی سئوال می‌شد مدینه فاضله‌ای که مورد نظر شماست را ترسیم کنید با پاسخ‌های متفاوت و بعضا متضاد روبرو می‌شدیم. اما نظام رسمی آموزشی کشور حداقل در سطوح بالایی و میانی مدیران، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را به عنوان قانون اساسی درون سازمانی پذیرفته و موظف به اجرایی کردن آن است؛ در مبانی نظری سند تحول بنیادین اشاره ای بر چرخش‌های تحول آفرین شده است. شاید بتوان به نوعی شاه بیت همه اسناد تحولی را این چرخش‌ها دانست. چرخش‌ها سلسله تغییرات منظمی است که باید وضع موجود را به وضع مطلوب تبدیل کند. نربیت منابع انسانی یا معلم یا به عبارت بهتر هنرآموز از چرخش‌ها مهم است:
از معلم به عنوان انتقال دهنده دانش به معلم به عنوان مربی و اسوه تربیتی و سازمان دهنده فرصت‌های تربیتی متنوع برای احیا و ارتقای مراتب حیات طیبه متربیان؛
از معلم به عنوان مجری تصمیمات برنامه درسی به معلم تصمیم‌ساز در فرایند برنامه درسی؛
از ارتقای خودبخودی سطح حرفه ای مربیان به ارزیابی عملکرد و صدور درجهمربی¬گری بر اساس میزان کارامدی و اثربخشی؛
از فرهنگ سازمانی بسته(محصور نمودن مربیان در فضای مدرسه) به مشارکت جویی علمی و انتقال تجربیات در سطوح متفاوت(مدرسه، محلی و بین المللی)؛
از نگاه به معلم به عنوان کارمند اداری به معلم به عنوان شخصیت علمی و تربیتی
بخش دوم این چرخش¬ها که وضع مطلوب را نشان می‌دهد یادآوری می کند برای تحول بنیادین و گذر از وضع موجود، باید در کنار و به موازات بقیه اجزای سیستم آموزشی، نوع نگاه به معلم به طور جدی و عملیاتی تغییر کند.
نظام آموزشی فنی و حرفه ای دوساله
در نظام آموزشی قبلی مشهور بود در شاخه فنی‌وحرفه‌ای می‌توان در کنار آموزش فنی و تخصصی، مطالب تئوری را بیشتر فراگرفت و در دانشگاه ادامه تحصیل داد. همچنین بر همین اساس نیز دو پست شغلی تعریف می شد یکی استاد کار و دیگری هنرآموز. گرچه برخی معتقد بودند و اینگونه جاافتاده بود که هنرآموز مطالب تئوری را تدریس می¬کند و البته در این راه نیز ماهر بود و استادکار بیشتر مطالب عملی را آموزش می دهد اما با نیم نگاهی در شرح وظایف سازمانی هنرآموز نمی¬توان این استنباط را قبول کرد؛ به طور مثال برخی بندهای شرح وظایف پست سازمانی هنرآموز(نسخه قبل) چنین آمده بود:
• اهتمام در بوجود آوردن محيطي كاملا آموزنده و پرورش دهنده در كلاس وكارگاه ارائه دروس نظري تخصصي ،كارگاهي ،آزمايشگاهي وعمليات ميداني ….
• حضور بموقع در كلاس دروس نظري وكارگاهي و سعي وافر در هدر نرفتن وقت دانش آموزان و اشتغال به تدريس موظف بر طبق برنامه هفتگي بر اساس ضوابط مصوب وزارت آموزش و پرورش ضمن رعايت كامل اصول حفاظتي وايمني
• ارائه هريك از دروس تخصصي رشته وياتمامي آنها حسب برنامه ريزي مديرهنرستان وتصحيح اوراق وارائه نمرات ارزشيابي درموعدمقرر
گرچه شرح وظایف سازمانی کمی تغییر کرده اما کلیات این امور حفظ شده است، اما با نگاه به پست سازمانی استادکار، کارهای تعمیر و نگهداری، حفاظت و ایمنی و یا کمک هنرآموز به عهده وی محول می‌گردید؛ برخی از شرح وظایف پست سازمانی استاد کار به شرح زیر بوده است:
• تعمير، حفظ و نگهداري وسايل، ابزار كار، ماشين آلات و ساير ادوات مربوط به انجام كارهاي عملي موجود در كارگاه مطابق برنامه هاي در سي رشته
• حضور به موقع در كارگاه و همكاري با هنرآموز رشته مربوطه در فراهم سازي زمينه آموزش هاي عملي در كارگاه به هنرجويان
• آموزش و نظارت بر رعايت اصول ايمني، نگهداري ونحوه استفاده از وسايل و ابزار كارگاه به طريق عملي و صحيح به هنرجويان
• تعمير وسايل، ابزار و ماشين هاي تحت اختيار با هماهنگي هنرآموز مربوط و سرپرست بخش به منظور پيش بيني هزينه و تأمين قطعات و …
• همكاري با ديگر هنرآموزان مربوط براي نگهداري تأسيسات و تعمير، تنظيم و راه اندازي ماشين آلات
• همكاري در اداره كلاس عملي كارگاه در صورت حضور و يا عدم حضور هنرآموز مربوطه
با بررسی جدول دروس رشته‌ها در نظام دوساله درمی‌یابیم سهم ساعت اختصاص یافته به دروس با ماهیت تئوری تخصصی(نظری) تقریبا با دروس تخصصی عملی رقابت می¬کرد و حتی در عمل پیشی می‌گرفت؛ به طور مثال در رشته الکترونیک طبق جدول یک در کل دوره هنرستان ۷ درس کارگاهی در مجموع ۲۴ ساعت و ۷درس تخصصی تئوری با ۲۲ ساعت تدریس می‌شد(گرچه درس مبانی دیجیتال در عمل به صورت تئوری برگزار می‌شد و میاحث عملی آن در کتاب کارگاه الکترونیک عمومی ارائه شده بود. بنابراین اگر دقیق‌تر محاسبه کنیم ۶ درس کارگاهی با مجموع ۲۱ ساعت در مقابل ۷ درس تخصصی تئوری با مجموع ۲۵ ساعت وجود داشت).

از طرفی به دلیل وجود امتحان نهایی و تب کنکور در جامعه، دروس تئوری تخصصی در کنار دیگر دروس عموی و پایه مورد تاکید مدیران، کادر آموزشی و اداری هنرستان‌ها، اولیا و حتی خود هنرجویان قرار می‌گرفت و سیستم به گونه‌ای بود که مهارت گریز بود. بنابراین هنرآموزی بیشتر مطرح بود که بیشترین قبولی دروس نهایی را داشت و همچنین در کنکور تعداد بیشتری قبولی کسب می‌کرد. البته روش‌هایی مانند مسابقات علمی عملی یا فعالیت هنرستان¬های خاص شیب تند این رویکرد را کمتر می‌کرد.
شاید در سال¬های خیلی دور(در نظام قدیم چهارساله) تعداد استادکاران واقعی ماهر زیاد بود و هنرجویانی که علاقمند به کار عملی بودند و یا هردو جنبه تئوری و عملی را با هم دنبال می‌کردند دچار مشکل نمی‌شدند اما با توجه به کمبود نیروی استادکار و رویکرد کلی جامعه و هنرجویان برای ورود به دانشگاه عملا نیاز به هنرآموز دارای تخصص و تسلط مباحث عملی کمتر به چشم می‌آمد.

آموزش مبتنی بر شایستگی
نظام جدید آموزشی در شاخه فنی‌وحرفه‌ای علاوه بر تغییر ساختاری و شکلی و تبدیل شدن به دوره سه ساله، تغییر ماهیتی و محتوایی نیز داشت. مطابق مفاد زیر نظام برنامه درسی ملی کسب شایستگی‌های چهارگانه محوری غیرفنی دنیای کار، پایه فنی مورد نیاز کار حِرَف و مشاعل، فناوری اطلاعات و ارتباطات و در نهایت یادگیری مادام‌العمر فنی‌وحرفه‌ای در قلمرو حوزه تربیت و یادگیری کاروفن‌آوری است، از این منظر برنامه درسی با رویکرد آموزش مبتنی بر شایستگی در شاخه فنی‌وحرفه‌ای کلید زده شد.
یکی از ساده‌ترین تعاریف شایستگی، انجام کار مطابق استاندارد است. از مولفه‌های مهم این نوع آموزش تلفیق دانش، مهارت و نگرش در کنار تلفیق شایستگی‌ها است. باید یادگیری از طریق جذب دانش و کاربرد آن(انجام دادن) به شایستگی تبدیل شود و این چرخه ادامه یابد تا در محیط واقعی کار، یادگیری مادام‌العمر حاصل شود. زمانی یک هنرجو می تواند از آزمون(بخوانید ارزشیابی) شایستگی، سربلند بیرون آید که اجزای سیستم آموزشی از جمله هنرآموز بتواند شرایط کسب شایستگی‌ها یا استانداردهای تعریف شده بازار کار را به خوبی فراهم کنند. به عبارتی انتظار است توسط هنرآموزی که به شایستگی رسیده است زمینه کسب شایستگی‌ها برای هنرجو.فراهم شود و ارزشیابی مبتنی بر شایستگی و تایید آن را برعهده گیرد.
یک هنرآموز برای تدریس دروس تخصصی شاخه فنی‌وحرفه‌ای در نظام جدید حداقل باید سه مهارت داشته باشد : ۱- روش تدریس فعال و خلاق و آداب کلاس¬داری ۲- مهارت های تخصصی فنی متناسب با بازار کار ۳- شایستگی های غیر فنی
اولی را به حکم معلم بودن با بقیه همکاران مشترک است، دومی فلسفه وجودی هنرآموز رشته تخصصی است و آخری نیز با توجه به رویکرد نظام جدید و هدف غایی این آموزش‌ها و تلفیق شایستگی‌ها ضروری است. تاکید است که شایستگی های غیرفنی را هنرآموز تدریس کند و البته کارگاهی برگزار شود نه دبیر دروس عمومی و غیرمرتبط عهده‌دار آن باشند چرا که این شایستگی‌ها در زمان انجام شایستگی‌های فنی ظاهر شده و اثر خود را برجای می‌گذارند. ابراهیم آزاد در مقاله اموزش بر اساس شایستگی می‌گوید« شواهد پژوهشی نشان می‌دهد ۸۰ درصد موفقیت تکنسین‌ها در کار به این شایستگی‌ها وابسته بوده است .»
اگر نگاهی به جدول دروس نظام جدید در شاخه فنی‌وحرفه‌ای بیاندازیم به این نتیجه خواهیم رسید که ارتقای مهرت هنراموز امری ضروری و حیاتی است. همانطور که در شکل ۱ نشان داده شده است در قریب به اتفاق رشته¬های شاخه فنی-وحرفه¬ای ۶ عنوان کارگاهی(شایستگی فنی) جمعا ۴۸ ساعت به همراه یک عنوان کارگاهی(شایستگی‌های غیرفنی) گنجانده شده است . از طرفی تاکنون هیچ مصوبه‌ای مبنی بر وجود دروس نهایی یا تعیین دروس کنکوری وجود ندارد و هنرجویان تاکنون استرس و توجه به دروس غیر تخصصی را کمتر مورد توجه قرار می‌دهند.
بنابراین در مقام مقایسه با نظام قبلی همه انتظار دارند خروجی هنرستان فردی صاحب صلاحیت و دارای شایستگی‌های متفاوت و هماهنگ باشد، از این‌رو مسئولیت هنراموز در چنین نظامی دوچندان است.

نظام صلاحیت حرفه ای
یکی از مشترکات صاحبنظران در زمینه آسیب‌شناسی آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای عدم وجود چهارچوب صلاحیت حرفه¬ای ملی و لزوم تشکیل نهاد ملی سیاستگذار و مدیریت هماهنگ در آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای است و این نکته در قانون برنامه‌های پنجساله توسعه‌ای کشور به صراحت نمود پیدا کرده بود . با توجه به اهمیت موضوع قانون نظام جامع آموزش و تربیت فنی،حرفه‌ای و مهارتی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید . از یک منظر می¬توان مطابق شکل ۱ این قانون را دارای سه بخش اساسی و مهم دانست:
۱- نظام آموزش و تربیت فنی، حرفه‌ای و مهارتی(نظام)
۲- چهارچوب صلاحیت حرفه‌ای و مهارتی
۳- مرکز سنجش

بحث پیرامون این قانون و به ویژه نظام و مرکز سنجش فراوان و نیازمند مقالی دیگر است اما د قانون نظام جامع آموزش و تربیت فنی، حرفه¬ای و مهارتی، چهارچوب صلاحیت حرفه‌ای اینگونه تعریف شده است: چهارچوبي است كه بر اساس شاخصهاي توافق شده، صلاحيت ها، مدارك و گواهينامه ها را در سطوح و انواع مختلف به صورتي منسجم به هم ارتباط مي دهد. همچنين مهارت و تجربه نيز در كنار دانش ارزشيابي مي شوند. در اين چهارچوب زمان و مكان يادگيري ارزش نسبتاً كمتري دارا است. همچنین شاخص‌های توافق شده را اینگونه تفسیر می¬کند: منظور از شاخص¬هاي توافق شده سطوح صلاحيت و توسعه حرفه اي ملي است كه مورد توافق ذي نفعان اقتصادي، ارائه كنندگان آموزش‌هاي فني و حرفه اي، كارشناسان خبره و نظام آموزشي باشد و توسط شوراي عالي يا تحت نظر اين نهاد تدوين خواهد شد.
دولت موظف شده است قواعدی را برای تهیه چهارچوب صلاحیت حرفه¬ای ملی رعایت کند ، به طور مثال :
 طراحي چهارچوب صلاحيت حرفه اي بايد مبتني بر شايستگي هاي حرفه اي شامل شايستگي هاي فني، غيرفني از قبيل اخلاق حرفه اي و شايستگي هاي عمومي باشد. شايستگي هاي حرفه اي بايد بر اساس مجموعه اي منسجم از دانش، مهارت و نگرش مبتني بر كارهاي درون يك حرفه تدوين گردد. اين طراحي بايد تا بالاترين سطوح با توجه به نوع مشاغل و حِرَف و بر اساس نظام طبقه بندي مشاغل و حِرَف كشور انجام شود.
 توسعه حرفه اي در چهارچوب صلاحيت حرفه اي ملي بايد زمينه تحرك پذيري افقي و عمودي در گروههاي بزرگ شغلي را تا سطوح بالا فراهم آورد و سنجش يادگيري مادام العمر را امكان پذير كند.
 تدوين و تصويب استاندارد هاي آموزش، ارزشيابي و شايستگي حرفه بايد بر اساس چهارچوب صلاحيت حرفه اي ملي انجام شود.
 مدارك و گواهينامه ها در نظام آموزش و تربيت فني، حرفه اي و مهارتي بايد مبتني بر چهارچوب صلاحيت حرفه اي ملي اعطاء گردد.
در نهایت سطوح صلاحیت حرفه¬ای ملی را هشت سطحی معرفی می¬کند :
سطح ۱- سطح كارگر ساده
سطح ۲- سطح كارگر ماهر
سطح ۳- سطح كمك كاردان حرفه اي از قبيل كمك تكنسين
سطح ۴- سطح كاردان حرفه اي از قبيل تكنسين
سطح ۵- سطح كاردان ارشد حرفه اي از قبيل كمك مهندس
سطح ۶- سطح كارشناس حرفه اي از قبيل مهندس حرفه اي
سطح ۷- سطح كارشناس ارشد حرفه اي از قبيل مهندس ارشد حرفه اي
سطح ۸- سطح دكتراي حرفه اي
فارغ از مقایسه اصول چهارچوب صلاحیت‌های حرفه‌ای موجود در دنیا، هم اکنون این اصول قانونی در کشور تصویب و مرجع تصمیم‌گیری است. ادبیات قانون هم‌خوانی بسیار نزدیکی با اصول آموزش مبتنی بر شایستگی طراحی شده در شاخه فنی و حرفه¬ای دارد و مشخص است این اصول به درستی انتخاب و تدوین شده¬ است و نیاز ضروری برای درست اجرا شدن دارد.
نگارنده بر این باور است که هنرآموزی که می‌خواهد یک استاندارد آموزشی را در یک سطح مشخص تدریس کند، لاجرم باید دارای مدرک(یا گواهینامه) همسطح و بالاتر در آن زمینه را داشته باشد. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که قانونگذار در آموزش رسمی اتمام موفقیت‌آمیز هر سطح به همراه تجارب واقعی دنیای کار را مجوز به سطح بعدی آموزش‌ها می‌داند به عبارتی یک فرد زمانی صلاحیت ورود به سطح بعدی مهارت دارد که حتما در کنار دوره آموزشی، در محیط واقعی نیز کسب تجربه کند(فارغ از مباحث استانداردهای آموزشی فضا و تجهیزات و … که طبق قانون درجای خود بحث فراوانی لازم دارد). از آن‌جایی که عموم هنرآموزان مدرس در هنرستان‌ها دارای مدرک آکادمیک و از مسیر آموزش رسمی به این راه گام می‌نهند باید این قاعده نیز برای آنان متصور شود. لازم به ذکر است پس از اتمام دوره آموزش، باید ارزشیابی از سوی طرف مستقل سومی(مرکز سنجش) صورت پذیرد.
به طور خلاصه باید بیان داشت نظام صلاحیت حرفه‌ای موجب تضمین کیفیت آموزش می‌گردد، پاسخگویی و ارزیابی را شفاف می‌کند، نظام استخدام و استانداردها را هماهنگ و تسهيل مي‌كند، . موجب رتبه‌بندي مؤسسات آموزشي از طريق مقایسه صلاحیت‌ها می‌شود و …

دوره‌های مهارت‌افزایی هنرآموزان
در وضعیت کنونی به طور عموم می‌توان دوره¬های آموزشی هنرآموزان را به سه دسته کلی تقسیم‌بندی کرد:
۱- دوره آموزشی قبل ازخدمت در دوران تحصیل دانشگاه یا هنرستان

۲- دوره¬های تامین مدرسی برای کتاب‌های نونگاشت یا تغییریافته

۳- دوره‌های دانش‌افزایی(ضمن خدمت)
اگر استخدامی‌های جدید ماده ۲۸ را مستثنی کنیم می‌توان دانشگاه شهیدرجایی را مدل مناسبی برای پرورش هنرآموز خبره درنظر بگیریم. در این دانشگاه علی‌رغم تلاش‌های بسیاری دهه قبل و پیشرفت‌های زیاد آن متاسفانه در زمینه فنی¬وحرفه¬ای برای پرورش هنرآموز خبره موفق نبوده و نگاه آکادمیک غالب به نگاه مهارت¬آموزی است. گرچه دوره تمرین معلمی اگر به موقع و به درستی انجام شود تا حدی می¬تواند نواقص دید دانشجو معلم به هنرستان را تغییر دهد و او را با فضای واقعی تدریس تا حدی آشنا نماید. در این¬صورت با کمی اغماض می¬توان تایید نمود که از سه مهارت مورد نیاز یک هنرآموز(که در بخش آموزش مبتنی بر شایستگی به آن اشاره شد) فقط اولین آن تحصیل شده است. باید پذیرفت که یک دانشجو معلم اگر خود را مجهز به دانش، بینش و مهارت نکند در اولین روز حضور در کلاس تازه مشق معلمی خواهد کرد و در کارگاه عملی تازه مطالبی را خواهد آموخت که تجربه اول اوست و با توجه به چهارچوب صلاحیت حرفه¬ای که بحث شد این هنرآموز صلاحیت آموزش به هنرجو را ندارد! از طرفی با توجه به رویکرد تحولی شاخه فنی¬وحرفه¬ای جای مباحث آموزش مبتنی بر شایستگی و نحوه تدریس¬های مرتبط با آن در سرفصل¬های آموزشی دروس تربیتی دانشجو معلمان و هنرآموزان جدیدالاستخدام خالی است.
بر اساس پژوهشی که بانک جهانی در سال ۲۰۰۶ منتشر نموده است ساختار نظام آموزش و تربیت رسمی فنی و حرفه¬ای در بین کشورهای جهان از ۶ مدل تبعیت می¬کند(امریکای شمالی، آلمانی، ژاپنی، فرانسوی، آمریکای جنوبی و استرالیا). نظام اموزشی کشور جمهوری اسلامی ایران از این منظر به کشور فرانسه نزدیک¬تر است (شکل۲). در عمل آموزش فنی و حرفه ای در ایران مبتنی بر مدرسه یا مرکز اموزشی است. با قبول درستی این روش نوع نگاه به هنرآموز تغییر می¬یابد و هنرآموز توجیه شود که باید خود به شایستگی برسد تا بتواند زمینه کسب شایستگی را در هنرجو فراهم سازد، همچنین سیستم نظام آموزشی باید بپذیرد که هنرآموز را طبق استانداردهای بازار کار تربیت کند و یاباید ساختار آموزش دوگانه را به صورت عملیاتی و صحیح ان اجرا نمود که در این صورت باید همه لوازم آن را فراهم ساخت. احد نویدی و علی اصغر خلاقی معتقدند تاسیس شاخه کاردانش قرار بود نسخه شفابخش ارتباط منطقی میان بازار کار و مراکز آموزش باشد که تجارب سالیان نشان می‌دهد آرزوی مسئولان نظام آموزشی به واقعیت نپیوسته و نظام آموزشی همچنان با مشکلات اساسی مواجه است. شاید بتوان در مقاله‌ای دیگر نقش ساختار دو شاخه موازی فنی‌وحرفه‌ای و کاردانش را از منظرها و شاخص‌های متفاوت از جمله تامین هنرآموز ماهر نیز بررسی کرد که فعلا به آن نمی‌پردازیم.

شکل ۲ – نظام فرانسوی آموزش و مهارت آموزی

از عوامل کاهش کیفیت برگزاری دوره¬های آموزشی هنرآموزان به طور خلاصه می¬توان به عوامل زیر اشاره کرد:
۱- عدم صدور مجوز توسط مراجع ذی¬صلاح به علت عدم اشراف به اهمیت موضوع یا عدم توانایی در تامین و تخصیص اعتبارات مورد نیاز یا کم بودن مخاطبان
۲- کاهش ساعت دوره، کاهش تعداد شرکت¬کنندگان، کاهش وسایل و تجهیزات و پشتیبانی
۳- کاهش انگیزه هنرآموزان برای حضور در دوره¬های آموزشی به دلایل عدم همکاری در صدور حکم ماموریت و پرداخت هزینه¬های مربوطه
۴- عدم حساسیت و دقت لازم در انتخاب هنرآموزان تامین مدرس و برگزاری بی¬کیفیت دوره¬های استانی توسط مدرس دوره دیده
۵- برگزاری دوره در زمان و مکان نامناسب
۶- عدم به¬کارگیری هنرآموز آموزش دیده در همان رشته به دلایل عدم وجود نگاه سیستمی و هماهنگ
۷- عدم تسلط مدرس اصلی به مباحث تخصصی و فنی
۸- برگزاری دوره¬های عملی تخصصی در رشته¬های خاص به صورت مجازی و الکترونیکی
۹- نگاه خودآموز به هنرآموز و انتظار یمهارت افزایی بدون آموزش از او داشتن
۱۰- ….
ورود دانشجو معلمان از سال‌های ابتدایی دانشجویی به عنوان همکار و کمکی هنرآموزان خبره در هنرستان‌ها می‌تواند بسیاری از مسائل و مشکلات تخصصی هنرآموزان آینده را مرتفع سازد. پرورش دوساله فردی که دارای مدرک کاردانی پیوسته رشته‌های شاخه فنی‌وحرفه‌ای است برای تدریس در هنرستان‌ها و ملاک قرار دادن سابقه کار عملی فرد در گزینش و استخدام نیز می‌تواند تا حدودی مشکلات بی مهارتی اولیه را مرتفع سازد.

چنانچه هنرآموز سطوح صلاحیت حرفه‌ای را طی کند و تسلط کامل بر مباحث تخصصی فنی و غیرفنی متناسب با بازار واقعی کار پیدا کند با توجه به برنامه‌های مختلف کارآفرینی، آموزش همراه با تولید، تعاونی‌ها و … می‌توان زمینه مشق تامین معاش حلال برای هنرجویان و آمادگی ورود به بازار کار را فراهم کند، در عین اینکه تا اندازه‌ای مشکلات مالی هنرستان را مرتفع و انگیزه‌ای نیز برای هنرآموزان و مرتبطین اجرای برنامه‌ها باشد و در نهایت یک هنرستان پویا، فعال، شاداب و سرزنده را ترسیم کند.
(سازمان پژوهش و بالاخص دفتر تالیف کتب درسی به عنوان متولی کتاب‌های نونگاشت درخواست کننده برگزاری دوره‌های تامین مدرسی است. در برگزاری چنین دوره‌هایی چند مشکل وجود دارد اول آنکه مرکز برنامه¬ریزی نیروی انسانی و فناوری اطلاعات باید به این لزوم برسد و مجوز را صادر کند. در این زمینه شاید مرکز با توجه موارد مختلف از جمله عدم اشراف به اهمیت موضوع یا عدم توانایی در تامین و تخصیص اعتبارات مورد نیاز مجوز را صادر نکند. با فرض صدور مجوز ممکن است (معمول است!)اعتبار تخصیص یافته برای دوره برای تامین تجهیزات، قطعات، مواد مصرفی، پشتیبانی و … را ندهد. بنابراین برای آنکه عطا را به لقای دوره نبخشند یا باید از کیفیت کار کم شود یا از تعداد شرکت‌کنندگان و یا از ساعت آموزشی دوره که معمولا هرسه باهم اتفاق می‌افتد. با فرض تخصیص اعتبار مناسب نوبت به انتخاب هنرآموز مربوطه می‌رسد و در اینجا معمولا سلیقه‌ای عمل می‌شود و برخی افراد دعوت شده به دوره صلاحیت لازم را ندارد. همچنین با توجه به کمی و کاستی‌ها در استان‌ها و عدم صدور حکم ماموریت و حتی پرداخت وجه ایاب و ذهاب هنرآموزان، انگیزه لازم برای حضور در دوره‌ها کاهش می‌یابد. مقرر است پس از پایان دوره، فرد به عنوان مدرس در استان و منطقه خود حاضر شده و برای بقیه همکاران خود دوره ضمن خدمت برگزار کند که یا استان مربوطه به دلایل پیش‌گفته از انجام ان سرباز می‌زند و یا اینکه هنرآموز شرکت‌کننده در دوره تامین مدرسی با آن کیفیت لازم دوره استانی را برگزار نمی‌کند. برنامه-ریزی صحیح ایجاب می‌کند همه هنرآموزان مرتبط با رشته تا قبل از شروع سال تحصیلی دوره‌های مربوطه را بگذرانند اما با وجود برگزاری دوره‌های آموزشی محدود با این همه مشکلات شاهد آن هستیم که به دلایل مختلف(عدم وجود نگاه سیستمی و هماهنگ) هنرآموز معرفی شده و دوره دیده در رشته و درسی مغایر به کارگیری می‌گردد!
یکی دیگر از آسیب¬های برگزاری دوره‌های ضمن خدمت عدم تسلط کافی و مناسب مدرس به مباحث و مطالب است که بی¬انگیزگی و احساس اتلاف وقت در همکاران می¬گردد.
از دلایل دیگر کیفیت پایین دوره‌های آموزشی هنرآموزان رویکرد مجازی و الکترونیکی برگزار کردن دوره‌های دروس تخصصی شاخه فنی‌وحرفه‌ای است. گرچه در برخی از رشته‌ها مانند شبکه و نرم‌افزار رایانه¬ای این روش پاسخگو و حتی موثرتر است اما در بسیاری از رشته¬های به ویژه زمینه صنعت مضر است.)
یکی از تجربه‌های اجرایی موفق برگزاری دوره‌های مهارت‌افزایی هنراموزان، مربوط به رشته مکاترونیک است. این دوره‌ها با مشارکت هنرستان‌ها، منطقه، استان و ستاد و همچنین عوامل سهیم و موثر و مرتبط برون سازمانی(صنایع و مشاغل) باکیفیت مناسب برگزار شده است؛ گرچه فعلا تعداد هنرآموزان این رشته کم است و اشکالات پیش گفته می‌تواند برای همین دوره‌ها نیز صادق باشد اما بررسی‌ها نشان از موفق بودن این نوع رویکرد دارد.
تعریف مدلی که هنرستان‌ها و مناطق بتوانند خودشان دوره‌های آموزشی با کیفیتی برگزار کنند و از پتانسیل برون سازمانی(در زمینه¬های فضا، تجهیزات، مدرس، حامی مالی و …) بهره ببرند می‌تواند در افزایش کیفیت دوره¬های مهارت¬افزایی موثر باشد.
نتیجه
اگر چرخش از وضع موجود به وضع مطلوب بخواهد در تراز نظام جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتد، ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی خشکانده شود و روحیه کار و کارافرینی و تولید ملی و کارگر ایرانی در کشور قرب پیدا کند، باید کیفیت نظام آموزش فنی و حرفه ای در کنار کمیت آن افزایش یابد و در پی آن تب کنکور و دانش گرایی کمی آرام گیرد. انگاه خانواده‌ها به هنرستان‌ها رغبت می‌کنند کما اینکه همین امروز در هنرستان‌های خاص که کیفیت به زعم خود ذی¬نفعان بالا است، برای پذیرش دانش‌آموزان بسیار مستعد قبل از خردادماه صف وجود دارد.
هم¬اکنون در مرحله اجرا هستیم و باید همه زیر نظام¬ها به صورت منسجم، به هم پیوسته و منظم شکل گیرد تا به هدف غایی و نهایی ترسیم شده در اسناد بالادستی رسید، در غیر اینصورت باید منتظر خبرهای نگران کننده‌ای از اجرای نظام جدید آموزشی مبتنی بر شایستگی بود و پیش‌بینی نمود که هنوز به بلوغ نرسیده دوران افول خود را طی کند.

منابع و مراجع:
۱- سند تحول بنیادین
۲- برنامه درس ملی
۳- مبانی نظری تحول
۴- قانون نظام جامع آموزش و تربیت فنی،حرفه¬ای و مهارتی
۵- فرم های توسعه منابع انسانی
۶- مجموعه مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش ویژه مدارس – تابستان ۹۲
۷- مجموعه مقالات هشتمین همایش ملی آموزش
۸- مقالات مرتبط مرکز پژوهش¬های مجلس شورای اسلامی
۹- ویژه¬نامه¬های رشد آموزش فنی و حرفه¬ای و کاردانش

اشتراک‌گذاری